سوال بسیار مهمی که والدین مدام از خود میپرسند این است : آیا تاثیر سطح فکری و نگرش والدین در یادگیری فرزندان زیاد است یا کم ؟ آیا والدین به این تاثیر اهمیت میدهند یا نه؟ و از همه مهم تر آیا والدین در این تاثیر موفق عمل میکنند یا خیر ؟ سایت موسسه عصر دانش و حافظه در این مقاله به همین موضوع میپردازد. تاثیر سطح فکری و نگرش والدین در یادگیری به چه میزان است و چگونه میتوان در این سطح از تاثیر موفق عمل کرد؟
در ابتدا باید به تعریفی مورد توافق از یادگیری بپردازیم تا بعد بتوانیم تاثیر سطح فکری و نگرش والدین در یادگیری فرزندان را تخمین بزنیم.
یادگیری و ویژگی های آن
هرروز از واژه یادگیری در صحبتهایمان استفاده میکنیم اما واقعاً یادگیری چیست؟ وقتی از یادگیری صحبت میکنیم منظورمان چیست؟
هنوز تعریف واحدی از یادگیری ارائه نشده است و دانشمندان و محققان دیدگاه و نظریات مختلفی را بیان کردند. اما با توجه بهنظام آموزشی کشور ما که معیار قضاوت دانش آموزان نتیجه امتحانات و آزمون ها می باشد، بهترین تعریف ممکن عبارت است از:
هر نوع تغییر نسبتاً پایداری در رفتار افراد که براثر تجربه به وجود می آید.
وقتی با دقت بیشتری به این تعریف نگاه می کنیم 3 ویژگی اصلی درباره یادگیری وجود دارد و زمانی که یادگیری رخ میدهد این 3 ویژگی را با خود به همراه دارد:
- 1.تغییر
- 2.تجربه
- 3.نسبتاً پایدار
اولین و مهمترین ویژگی یادگیری تغییر در رفتار است
وقتی رانندگی یاد میگیریم یعنی به مهارتهایمان اضافهشده و تغییری در رفتارمان رخداده است. وقتی یک موضوع جدید در ریاضی یا علوم یاد میگیریم و بهراحتی درباره آن موضوع فکر می کنیم به اطلاعات خودمان اضافه کرده ایم و حتماً در همه یا حداقل دریکی از ویژگیهای شناختی ذهنی و رفتار ما تغییر رخداده است.
دومین ویژگی تجربه است
یادگیری براثر تجربه رخ میدهد یعنی زمانی که ما تعاملی با محیط اطراف خود داشته باشیم. برای مثال ما آداب معاشرت را از راه های مختلفی مثل تعامل و ارتباط با والدین و افراد جامعه و حتی از مطالعه اطلاعاتی که کسب می کنیم یاد می گیریم، بنابراین اگر هیچگونه تجربه ای از تعامل و ارتباط ذهنی و جسمی بیشتر از خود نداشته باشیم یاد نخواهیم گرفت.
سومین ویژگی نسبتاً پایدار بودن یادگیری است
چیزهایی که بهصورت لحظهای به خاطر میسپاریم را نمیتوان یادگیری دانست. رفتار یاد گرفتهشده و تغییر انجامشده باید برای مدتی دوام داشتهباشد .
در این مقاله میخواهیم درباره مفهوم جدیدی به نام انتخاب یادگیری صحبت کنیم. با روشن شدن این مفهوم جدید به درک بهتری از تاثیر سطح فکری و نگرش والدین در یادگیری فرزندان خواهیم رسید. این موضوع بر اساس مدلی مطرح میشود که نتیجه آن موفقیت فرد خواهد بود، بر اساس این مدل افراد نهتنها اجباری در یادگیری نخواهند داشت بلکه ضرورت انتخاب یادگیری را نیز متوجه خواهند شد.
هر شخص قادر است با شناخت ویژگیهای درونی خود و بهکارگیری قدرت عاملهای شخصی به مرتبهای از یادگیری برسد که نهتنها یاد بگیرد بلکه یادگرفتن را انتخاب نماید.
ازنظر بسیاری یادگیری اگر کند و با زحمت و تلاش زیاد همراه باشد بیثمر است و به همین دلیل سراغ روشهایی میروند که بهظاهر خیلی سریع و پربار است غافل از اینکه این روشها هیچ کمکی به مفهوم واقعی یادگیری نمیکنند.
روشهای سریع و نکتهای در یادگیری افراد را دچار توهم دانایی میکند و باعث میشود افراد نتوانند از آن موضوع بهصورت کاربردی استفاده کنند. یادگیری واقعی بدون در نظر گرفتن ویژگیهای درونی فرد و درک اصول بنیادی موضوع اتفاق نمیافتد.
از یاد نبرید که مهارت انتخاب یادگیری در گرو شناخت و تقویت ویژگی های درونی افراد است.
نقش والدین در انتخاب یادگیری فرزندان
همانطور که پیشتر گفته شد کسب مهارتهای یادگیری درگرو شناخت و تقویت عاملهای درونی است. بخشی از این عوامل در محیطهای آموزشی مانند مدرسه کشف و تقویت میشوند اما بخش دیگری از آن در محیط منزل و به کمک والدین انجام میشود. ازآنجاکه فرزندان بخش زیادی از زمان خود را در منزل سپری میکنند، والدین میتوانند با شناخت عاملهای درونی و تقویت آنها فرزندانشان را در کسب مهارت انتخاب یادگیری کمک کنند.
7 عامل اصلی دررسیدن به مهارت انتخاب یادگیری تأثیرگذار هستند. این 7 عامل درونی و فردی عبارتاند از:
- 1.احساس ضرورت در یادگیری
- 2.توانایی تشخیص و انجام ریسک در یادگیری
- 3.شوق و اشتیاق در یادگیری
- 4.کمک خواستن و کمک کردن برای یادگیری
- 5.داشتن انگیزه خالص در یادگیری
- 6.ایمان به موفقیت و تصور مسیر یادگیری
- 7.مدیریت و هدایت صحیح در یادگیری
چندین موضوع تربیتی اساسی وجود دارد که بهصورت مستقیم بر روی شکلگیری شخصیت کودک اثرگذار است و والدین نقش بسیار مهمی در این موضوعات دارند. هدف ما این است که این موضوعات اساسی را عنوان کنیم و چگونگی اثرگذاری هرکدام را به روی عوامل هفتگانه انتخاب یادگیری بیان کنیم. با این کار نشان خواهیم داد که والدین چگونه میتوانند در کسب مهارت یادگیری فرزندشان نقش مهمی را ایفا کنند؛ از جمله این موضوعات اثرگذار در تاثیر سطح فکری و نگرش والدین در یادگیری فرزندان است که در ادامه به آن میپردازیم.
اول از همه باید یادآور شویم که خانواده در سنین ۲ تا ۱۰ سالگی مهارت هایی به کودک می آموزند که در بحث آموزش نقش اساسی دارد.
والدین امروزی حساسیت زیادی درباره درس خواندن و پیشرفت تحصیلی فرزندانشان نشان میدهند. بسیاری از خانوادههایی که فرزندان باهوش و درس خوانی دارند، سعی میکنند از تهیه هیچ نوع امکاناتی برای پیشرفت آنها دریغ نکنند.
حتی خانواده هایی که فرزندانشان به هر دلیل در درس و مدرسه موفق نیستند هم برای جبران کمبود انگیزشی، پول خرج کردن برای تهیه هر نوع امکانات را ساده ترین راه میپندارند.
خانواده به ویژه در سنین ۲ تا ۱۰ سالگی مهارت هایی به کودک می آموزد که در بحث آموزش نقش اساسی دارند. این مهارت ها عبارتند از:
- 1- یادگیری زبان از بزرگسالان
- 2-توانایی برقراری ارتباط با موضوعات مختلف
- 3-نیاز به پیشرفت
- 4-عادت به کار کردن
- 5-توجه به وظایف
- 6-درک بایدها و نبایدها
بسیاری از خانواده ها نقش خود را درباره کمک به پیشرفت تحصیلی فرزندان در دو نکته خلاصه میکنند:
- ۱- تهیه حداکثری امکانات،
- ۲-همراهی لحظه به لحظه با فرزندشان در درس خواندن
به یاد داشته باشید
فرزندان بیش از تدارک امکانات و کنترل تحصیلی به والدینی نیاز دارند که با ارتقای داناییها و یادگیریهای خود به ارتقای سطح فکری فرزندشان کمک کنند.
پدر و مادری که برای یادگیری فرزندشان هر سختی و زحمتی را به جان میخرند ولی برای یادگیری خودشان تلاش نمیکنند در واقع به فرزندشان لطمه میزنند.
شوق یادگیری و استعداد تحصیلی بسیاری از دانش آموزان به دلیل عدم وجود محیط مساعد فرهنگی در خانواده شکوفا نمیشود.
بسیاری از والدینی که ادعا میکنند برای پیشرفت تحصیلی فرزندانشان همه نوع امکاناتی را فراهم آوردهاند، در ارتقای سطح فرهنگی خانواده بسیار سهل انگارند.
پژوهشهای بسیاری نشان دادهاند که آنچه والدین در تعامل خود با فرزندان در خانه انجام میدهند، عامل اصلی تعیین کننده تواناییهای کلامی و پیشرفت درسی است و نه سطح درآمد والدین یا میزان تحصیلات یا سایر خصوصیتهای مربوط به جایگاه اجتماعی آنان.
نگرش والدین به یادگیری و دانایی از جمله عواملی است که در موضوع یادگیری صحیح فرزندان و علاقه آنها به یادگیری تاثیر گذار است.
وقتی پدر و مادر در حرف و عمل به دانایی احترام بگذارند و وقتی یادگیری به معنای واقعی برای آنان ارزشمند باشد، خود به خود رفتارهای آنان در مواجهه با مسائل فکری و تحصیلی فرزندشان بسیار متفاوت خواهد بود. پدر و مادری که به زور میخواهند در فرزند خود انگیزه تحصیلی ایجاد کنند در واقع نه لذت یادگیری را چشیدهاند و نه عطش یادگیری را درک کردهاند.
به طور حتم بزرگترین و اصلی ترین وظیفه والدین به خصوص در شرایط فعلی این است که با اصلاح نگرش و رفتارهای خود درباره یادگیری و دانایی به خود و فرزندان و همچنین به ارتقای سطح فکری و فرهنگی کل خانواده کمک نمایند.
منبع:کتاب نقش والدین در انتخاب یادگیری فرزندان [ شما میتوانید با کلیک کردن بر روی عنوان این کتاب ، به صفحه فروش این کتاب رجوع کنید.]
نویسندگان:مهندس جلیل پاکدامن سحر سامی
فهرست مطالبی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است به صورت زیر آمده است: