موسسه عصر دانش و حافظه - تخصص در آموزش، یاددهی، یادگیری

0
سبد خرید شما خالی است

طبقه بندی اهداف الگو طراحی آموزشی مریل

یکی از مهم ترین الگو های طراحی آموزشی  در دنیا معاصر مریل نام دارد. قبل از پرداخت به خود الگو باید ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که اهداف الگو طراحی آموزشی مریل چیست ؟ شاید شما فکر کنید که پرداخت به این پرسش ، مواجه با این الگو بصورت برعکس است اما عموما بعد از آنکه یک الگو آموزشی راه خود را باز میکند، بهتر است از قضاوت درباره اهداف آن شروع کنیم. پس ما سعی کردیم که در آغاز به اهداف الگو طراحی آموزشی مریل بپردازیم.

از آنجا که در علوم یادگیری و تربیتی تقسیم‌بندی‌ حوزه های یادگیری یکی از مهم‌ترین بخش‌های این علوم هستند و بسیاری از افراد در این تقسیم بندی و مفاهیم آن دچار مشکل می‌شوند ما در موسسه عصر دانش و حافظه تلاش کردیم تا معروف‌ترین نظریه در حوزه‌های یادگیری یعنی نظریه طبقه بندی اهداف آموزشی مریل را به زبان ساده برای شما مطرح کنیم. در این مقاله آقای دکتر جلیل پاکدامن تلاش کرده‌اند تا نظریه طبقه بندی اهداف آموزشی مریل را به همراه مثال‌های ساده و قابل فهم برای شما بیان می‌کنند.

طبقه بندی اهداف أموزشی مریل

در مورد تقسیم­‌بندی حوزه های یادگیری بلوم و همچنین تقسیم بندی بازده‌های یادگیری گانیه در مقالات قبل به صورت کامل و دقیق صحبت کردیم. در این مقاله در مورد تقسیم بندی و یا طبقه بندی مریل صحبت می­‌کنیم.

طبقه بندی اهداف آموزشی مریل یا همان تقسیم بندی حوزه های یادگیری بر اساس اهداف آموزشی مریل، یکی از معروف‌ترین طبقه­‌بندی‌­هاست. طبقه بندی اهداف آموزشی مریل یا الگوی طراحی آموزشی مریل که نظریه نمایش اجزاء نیز نامیده می‌شود، در واقع توصیفی از عناصر خُرد (نه کلان) در آموزش است و بنابراین یک الگوی طراحی آموزشی در سطح خُرد  محسوب می‌شود.

مریل اهداف را به 3 دسته زیر تقسم میکند که در ادامه بطور کامل توضیح میدهیم:

  • یادآوری
  • کاربرد
  • کشف ( ابداع )

تقسیمبندی-اهداف-آموزشی-مریل;

 انواع محتوا از نظر الگو طراحی آموزشی مریل

انواع محتوا از نظر طرح آموزشی مریل

انواع محتوا از نگاه الگو طراحی آموزشی مریل راه مناسبی را در جهت درک اهداف این الگو برای ما باز میکند.

 1- حقیقت

درتعریف حقیقت گفتیم که حقیقت عبارتی است که رابطه­‌ی بین دو شیء یا دو رویداد را بیان می‌کند. هرحقیقت دارای دو بخش است. مثلاًدرجمله: هر سال دارای چهار فصل است، دو جزء اصلی سال و دارای چهار فصل را داریم.

 2- مفهوم

همان‌طورکه گفتیم هر مفهوم معرف طبقه ­ای ازمحرک‌­هاست که دارای ویژگی‌های مشترکی هستند. هرمفهوم دارای یک‌نام یا برچسب است و به گروه کلی‌تر تعلق دارد؛ مثلاً در مورد مفهوم حیوان، باید بگوییم که حیوان نام مفهوم است و زیر مجموعه گروه کلی‌تر جانداران است. همچنین باید گفت که هرمفهوم دارای نمونه یا مثال است. مثال می‌تواند مثبت یا منفی باشد. منظور از مثال مثبت مثالی است که ویژگی‌های یک مفهوم را دارد. مثلاً در مورد مفهوم عدد زوج،  اعداد2 و 4 جزء مثال­‌های مثبت هستند. منظور از مثال منفی مثالی است که همه یا تعدادی از ویژگی‌های یک مفهوم را ندارد. مثلاً در مورد مفهوم اعداد زوج اعداد یک بسته جزء مثال­‌های منفی هستند.

 3- روش‌کار

نوع دیگری از محتوا روش‌کار است. روش‌کار مجموعه‌ای نظام‌یافته از اعمال و فعالیت‌هایی که برای رسیدن به یک هدف یا حل یک مسئله یا تولید یک محصول خاص صورت می‌گیرد؛ مثلاً روش محاسبه­‌ی محیط دایره یک روش‌کاراست. چون می‌توانیم مراحل آن را تعیین کنیم. مراحل انجام آن یک ترتیب خاص دارد و در نهایت به یک نتیجه­‌ی خاص که همان محاسبه­‌ی محیط دایره است می‌رسیم.

 4- اصول یا قوانین

همان‌طور که در تعریف قاعده یا قانون گفتیم هر قاعده رابطه‌ی چند مفهوم را نشان می‌­دهد. یاهمان رابطه علت و معلول بین پدیده‌­هاست. هر قانون از چند مفهوم تشکیل شده است؛ مثلاً طبق اصل یا قانون مجاورت، وقتی دو پدیده یا شیء در مجاورت یا نزدیکی هم قرار می‌گیرند،حافظه آن دو شی را با هم طراحی می‌­کند.

 انواع اهداف ( عملکرد ) از نظر الگو طراحی آموزشی مریل

 

انواع عملکرد از نظر طرح آموزشی مریل

حالا برمی‌گردیم و به بحث اهداف الگو طراحی آموزشی مریل که انواع هدف(عملکرد) را که از نظر مریل به 3 دسته‌ی یادآوری و کاربرد و کشف(ابداع) تقسیم‌بندی شد را توضیح می‌­دهیم.

 1- عملکرد یادآوری

به این معنی است که یادگیرنده باید بتواند مطالبی که در حافظه خودش ذخیره کرده است را به یاد بی‌آورد. این یادآوری می‌تواند به همان صورت و بدون تغییر باشد و یا با ساختاری جدید باشد. مثلاً زمانی که یادگیرنده اجزای دوربین عکاسی را نام می‌برد.

 2- عملکرد کاربرد

در عملکرد کاربرد، یادگیرنده می‌تواند آموخته­‌های خودش را در موقعیت‌های جدید به کار بگیرد. مثلاً زمانی که یادگیرنده نحوه‌ی محاسبه­‌ی محیط دایره را یاد می‌گیرد و بعد از این اطلاعات استفاده می‌کند و محیط یک سکه را حساب می‌کند.

3- عملکرد کشف ( ابداع )

در عملکرد کشف یا ابداع، یادگیرنده به یک موضوع و جمع‌بندی جدید دست پیدا می­‌کند. البته منظور این نیست که یادگیرنده موضوعی را برای اولین بار در جهان کشف کرده‌است بلکه به این معنی است که برای این یادگیرنده خاص و موقعیت خاص جدید است و دیگران ممکن است این مطلب را قبلاً کشف کرده‌باشند؛ مثلاً زمانی که یادگیرنده پس از مطالعه محاسبات متعدد مربوط به دایره ممکن است کشف کند که اگر شعاع دایره 3 برابرشود، محیط آن‌چقدرتغییرمی‌­کند؟این مطلب برای این شاگرد کشف محسوب می‌شود ولی مدرس از قبل این موضوع را می­‌دانسته است.

تا اینجا انواع محتوا و انواع عملکرد را بررسی کردیم. حالا می‌خواهیم رابطه‌ی بین انواع محتوا و انواع عملکرد را بررسی کنیم.

تقسیمبندی-اهداف-آموزشی-مریل;

چرا در ستون اول، عملکردهای کشف و کاربرد، با هاشور جداشده‌اند؟ به این دلیل که حقیقت فقط عملکرد یادآوری دارد؛ یعنی ما حقایق را فقط می‌توانیم به یادبیاوریم. چون از قبل وجود دارد و برای حقایق نمی‌توانیم عملکردهای کاربرد و کشف را داشته باشیم.

تقسیمبندی-اهداف-آموزشی-مریل;

 اجزاء آموزش از نظر الگو طراحی آموزشی مریل

اجزا آموزشی از نظر طرح آموزشی مریل

مریل معتقد است که آموزش از دو بخش تشکیل شده‌است:

تعمیم

شامل مفاهیم، شرح کلی مراحل انجام کار و شرح کلی یک اصل یا قانون می‌باشد. تعمیم را در واقع می‌توانیم مترادف تعریف بدانیم.

مثلاً: تعریف مفهوم حکومت، شرح ایجاد مراحل ایجاد یک جدول در ورد، شرح کلی قانون جاذبه

مثال ( نمونه )

نمونه همان مثال یا مورد است که برای هر تعمیم می‌توانیم بیاوریم.

هرمفهوم، روش‌کار یا قانون به‌طورکلی یک تعمیم است و نمونه در یک موقعیت خاص یک مثال آن تعمیم است.

مثلاً: حکومت دیکتاتوری، کشیدن یک جدول سه در چهار در ورد، سقوط هواپیما به دلیل قانون جاذبه

سؤال: چرا ما در این قسمت هیچ صحبتی ازحقایق نکردیم؟ چون قبلاً هم گفته بودیم که حقایق تعمیم و مثال ندارند. تعمیم یک کلیت است و حقایق در واقع اطلاعات خاص در موارد خاص است. مثل نام شهر: در مورد نام شهرها ما چه تعمیمی می‌توانیم ارائه بدهیم؟ یا چه مثالی می‌توانیم ارائه بدهیم؟حقایق خودشان مثال یا نمونه هستند.

 انواع ارائه از نظر الگو طراحی آموزشی مریل

 

انواع اراسه از نظر طرح آموزشی مریل

ازنظرمریل، تعمیم‌ها و نمونه‌ها را می‌توانیم به دو شکل ارائه بدهیم.

1-شکل‌بیانی(توضیحی) و 2-شکل‌سؤالی(پرسشی)

درشکل‌بیانی(توضیحی)، تعمیم و نمونه رابیان می‌کنیم و شرح می‌دهیم.

درشکل‌سؤالی(پرسشی)،دربارۀ تعمیم و نمونه سؤال می‌کنیم.

 

الف) انواع ارائه اولیه

زمانی که ما عناصر آموزشی(یعنی تعمیم و نمونه) را با انواع ارائه یعنی( بیانی و سؤالی) ترکیب می‌کنیم چهار نوع ارائه اولیه به دست می‌آید.

تقسیمبندی-اهداف-آموزشی-مریل;

مثلاً اگر بخواهیم مفهوم فعل را آموزش دهیم این چهار نوع ارائه به‌ صورت زیر خواهد بود: 

1)بیان تعمیم: بیان تعمیم را برای آموزش فعل می‌توانیم به‌ صورت زیر بیاوریم:

فعل واژه‌ای است که نمایانگر کار انجام‌ شده یا یک رویداد یا یک حالت باشد.

2)سؤال از تعمیم: در همان مثال قبلی می‌توانیم بپرسیم که فعل را تعریف کنید.

3)بیان مثال: چند مثال در مورد فعل بیان می‌کنیم. مثل نوشتن، خوابیدن، خوردن، استراحت کردن و ...

4)سؤال از مثال:(برای آموزش مفهوم فعل) از مثال‌ها سؤال می‌پرسیم مثلاً می‌گوییم: چند مثال برای فعل بگویید.

ب) انواع ارائه ثانویه

اگر آموزش فقط مربوط به ارائه اولیه باشد آموزش برای یادگیرندگان ما جذابیت زیادی ندارد ما چند نوع ارائه ثانویه هم داریم که به بهبود یادگیری فراگیران و غنی­‌تر کردن آموزش کمک زیادی می‌کند. انواع ارائه ثانویه شامل این موارد است:

 1- شرح و بسط حافظه‌ی(یاد یارها): یاد یار هر چیزی است که به فراگیر کمک می‌کند تا محتوای آموزشی را به یاد بیاورد؛مثلاً استفاده از روش تصویر ذهنی برای یادگیری برخی کلمات

2 - شرح و بسط واژگانی (تعریف واژگان): وقتی که واژه‌­های جدید زیادی در متن داریم، می‌توانیم یک واژه­ نامه تهیه کنیم و در آن تعریف هر واژه را بنویسیم.

3- شرح و بسط پیش‌نیاز: برای یادگیری برخی موضوعات لازم است اطلاعاتی را از قبل داشته‌باشیم که به این اطلاعات پیش‌نیاز می‌گوییم. طبق شرح و بسط پیش‌نیاز باید به یادگیرنده کمک کنیم که اطلاعات پیش‌نیاز را برای یادگیری موضوع جدید یادآوری یا کسب کند.

 4- شرح و بسط زمینه‌­ای(تدارک زمینه­): وقتی یادگیری در زمینه یا بافت واقعی صورت می‌گیرد به آن شرح و بسط و زمینه‌ای می‌گوییم. زمانی که در مورد کاربرد موضوع آموزشی در زمینه‌های مختلف صحبت می‌کنیم از شرح و بسط زمینه‌ای استفاده کرده‌­ایم. این شرح و بسط تأثیر زیادی در یادگیری دارد. زیرا  یادگیرنده به‌ خوبی مطالب جدید را با آموخته‌های قبلی خودش مرتبط می‌کند و مطالب برای جذابیت زیادی دارد.

 5- شرح و بسط کمکی (جلب‌توجه): وقتی که در آموزش برای جلب توجه یادگیرنده به نکات مهم­تر از مواردی مثل رنگ­‌های مختلف، حروف درشت‌­تر، خط کشیدن زیر نکات و... استفاده می‌کنیم از شرح و بسط و کمکی استفاده کردیم.

 6-شرح و بسط به شکل ارائه(شیوه جانشین ارائه)یا(تدارک ارائه چندگانه): در آموزش اگر مطالب را به‌شیوه‌های متنوع‌تری به یادگیرندگان ارائه دهید درک این مطالب برای یادگیرندگان راحت‌تر می‌شود، مثلاً زمانی که متن زیادی داریم بهتر است در جای مناسب از ارائه‌های تصویری مثل عکس،نمودار، چارت و... استفاده کنیم.

7-شرح و بسط بازخورد: از این شرح و بسط زمانی استفاده می‌کنیم که از دانش‌آموز می‌خواهیم تکلیفی را انجام بدهد در این شرایط ارائه بازخورد به یادگیرنده در مورد درستی عملکرد او ضروری است به این دلیل که یادگیرندگان باید در مورد کیفیت عملکرد شان اطلاعات داشته باشند که اگر نقطه ضعفی دارند عملکردشان را اصلاح کنند.

8-شرح و بسط راهنمایی(تدارک کمک): زمانی که از یادگیرنده می‌خواهیم تکلیفی را انجام بدهد بهتر است این امکان را برایش آماده کنیم که هرجا احساس نیاز می‌کند و نمی‌تواند در فرآیند یادگیری پیش‌برود از ما کمک دریافت کند.

قواعد طراحی از نظر الگو طراحی آموزشی مریل

 

قواعد طراحی آموزشی از نظر مریل

مریل پیشنهاد می‌کند برای این‌ که طراحی آموزشی با کیفیتی داشته باشیم بهتر است قواعد را به کار ببریم.

1- قاعده تفکیک

طبق این قاعده انواع ارائه اولیه باید از انواع ارائه ثانویه تفکیک بشوند چون برای یادگیرنده لازم است که موضوع اصلی آموزش را از مطالبی که موضوع اصلی را شرح و بسط می‌دهند جدا کنیم این جداسازی را می‌توانیم با استفاده از فونت خاص، رنگ خاص و یا اندازه متفاوت مشخص کنیم.

 2-قاعده تنوع

مثال‌هایی که در آموزش از آن‌ها استفاده می‌کنیم باید تا حد ممکن متنوع باشند تا یادگیرنده بتواند موقعیت‌های مختلفی را تجربه کند و محدود به موارد خاصی نباشد.

3- قاعده دشواری

طبق قاعدۀ دشواری در آموزش هم باید از مثال‌ها و غیر ­مثال‌­های ساده و هم از مثال ­و غیر مثال‌های دشوار استفاده‌کنیم؛ اما باید دقت کنیم که ابتدا باید مثال‌ها و غیرمثال‌­های ساده استفاده کنیم و بعد به تدریج به پیچیدگی آن‌ها اضافه کنیم.

 4- قاعده همتاسازی

طبق قاعدۀ همتاسازی، هم باید از مثال و هم باید از غیر‌مثال استفاده کنیم همان‌طور که قبلاً گفتیم منظور از مثال مثالی است که ویژگی‌های یک مفهوم را دارد. مثلاً در مورد مفهوم عدد زوج، عدد­های ۲ و ۴ و ۶ مثال‌های مثبت است و منظور از غیرمثال، مثالی است که همه یا تعدادی از ویژگی‌های یک مفهوم را ندارد. مثلاً در مورد همان مفهوم عددزوج، عددهای 1 و 3 و 5 یک مثال منفی است.

  مراحل طراحی بر اساس الگوی آموزشی مریل

مراحل طراحی آموزش از نظر طرح آموزشی مریل

مراحل طراحی براساس الگوی مریل شامل ۷ مرحله دارد.

1- تحلیل یادگیرنده

در این مرحله طراح باید ویژگی‌های یادگیرنده را بشناسد. بخصوص میزان آموخته‌های قبلی آن‌ها را در مورد موضوع یادگیری بداند.

2- تعیین نوع مطلب آموزشی

در این مرحله نوع موضوع باید مشخص شود که از نوع حقیقت است یا مفهوم است روش‌کار است و یا اصول و قوانین.

3-تعیین نوع عملکرد مورد انتظار

در این مرحله نوع عملکرد مورد انتظار یعنی یادآوری، کاربرد، کشف( ابداع) رامشخص می‌کند.

4- تعیین انواع ارائه اولیه

در این مرحله به انواع ارائه اولیه یعنی بیان، تعمیم،سؤال از تعمیم، بیان مثال و سؤال از مثال باید مشخص شود.

5-تعیین انواع ارائه ثانویه

دراین مرحله هم باید انواع ارائه ثانویه یا همان انواع هشت‌گانه شرح و بسط را تعیین شود.

 6-تعیین فرمول آموزش

در این مرحله همۀ مواردی که در مراحل قبل گفتیم و کنار هم می‌چینیم و ترتیب و توالی آن‌ها را تعیین می‌کنیم که دقیقاً چه مسیری باید پیش برویم.

7-به‌ کارگیری قواعد و طراحی

در این مرحله باید 4 قاعده طراحی یعنی تفکیک، تنوع، همتاسازی و دشواری را در تمام مراحل انجام کار در نظر داشته باشیم.

دیدگاه شما چیست؟