موسسه عصر دانش و حافظه - تخصص در آموزش، یاددهی، یادگیری

0
سبد خرید شما خالی است

نقش والدین در یادگیری فرزندان

نقش والدین در یادگیری فرزندان یکی از جنجال برانگیز ترین مباحث در پیشرفت تحصیلی فرزندان است. درواقع در این موضوع ما با نظریات مختلف آموزشی و روانشناختی مواجه هستیم که هرکدام از آنان راه حل و توصیه های مختلفی را ارائه میدهند. این بحث یعنی نقش والدین در یادگیری فرزندان هم بر والدین و هم بر فرزندان فشار و اضطراب بسیار زیادی وارد میکند. والدین باید فرزند خود را در صورت عدم پیشرفت تحصیلی سرزنش کنند یا نه؟ خود والدین در عدم موفقیت فرزندانشان چه نقشی دارند؟ یا به عبارتی دیگر بالاخره نقش والدین در یادگیری فرزندان چیست و چه کاری باید انجام شود؟
موسسه عصر دانش و حافظه با این دغدغه آشنایی بسیاری دارد و آن را به خوبی درک میکند.
به همین دلیل در این مقاله با توسل به کتاب نقش والدین در انتخاب یادگیری فرزندان بطور کامل به این سوالات پاسخ میدهد. ما بر مبنای جدید ترین مطالعات این حوزه با این سوال مواجه خواهیم شد.
بیایید اول بر سر مفهوم یادگیری با یکدیگر به توافق برسیم.

نقش والدین در یادگیری فرزندان

یادگیری چیست ؟

مطمئنا همه ما با این جملات یا بعضی از آنها آشنا هستیم و کم  و بیش آنها را در صحبتهایمان به کار می بریم:

  • • نتوانستم خوب یاد بگیرم.
    • می خواهم بهتر یاد بگیرم.
    • وقتی یاد می گیرم حالم خیلی خوب می شود.
    • می خواهم خیلی خوب یاد بگیرم که هیچ وقت فراموش نکنم.
    • فرزند من زرنگ است ولی در یادگیری مشکل دارد.
    • فرزند من پای کتاب می نشیند، می خواند ولی یاد نمی گیرید.
    • فرزند من وقتی در خانه درس می خواند، خیلی خوب یاد می گیرد ولی در امتحان نمره خوبی نمی گیرد.
    • فزرند من باهوش است و به یک دور خواندن کاملا یاد می گیرد.
    • فرزند من سرکلاس که گوش می دهد کاملا یاد می گیرد و در خانه درس نمی خواند
    • و .....


هر روز از واژه یادگیری در صحبتهایمان چند مرتبه استفاده می کنیم. اما واقعا یادگیری چیست؟ وقتی از یادگیری صحبت می کنیم دقیقا از چه چیزی می گوییم؟
هنوز تعریف واحدی از یادگیری ارائه نشده است و دانشمندان و محققان، دیدگاه ها و نظریات مختلفی را بیان کردند. اما با توجه به نظام آموزشی کشور ما که معیار قضاوت دانش آموزان، نتیجه  امتحانات و آزمونها می باشند بهترین تعریف ممکن عبارت اند از:


یادگیری هر نوع تغییر نسبتا پایداری در رفتار افراد است که بر اثر تجربه به وجود می آید.

ویژگی های یادگیری

وقتی با دقت بیشتری به این تعریف نگاه می کنیم سه ویژگی اصلی درباره یادگیری وجود دارد، و زمانی که یادگیری رخ می دهد، این سه ویژگی را با خود همراه دارد:


  • 1- تغییر
  • 2- تجربه
  • 3- نسبتا پایدار

  • اولین و مهمترین ویژگی تغیر در رفتار است.

    لطفا به همه آن چیزی که یاد گرفته اید فکر کنید. آیا غیر از این است که در همه آنها تغییری حداقل در یکی از ویژگی های شناختی، ذهنی و رفتار شما رخ داده است؟ مطمئنا خیر. وقتی رانندگی یاد می گیریم یعنی به مهارت های مان اضافه شده و تغییری در رفتارمان رخ داده است. وقتی یه موضوع جدید در ریاضی یا علوم یاد می گیریم و به راحتی در مورد آن موضوع فکر می کنیم و به اطلاعات خودمان اضافه کرده ایم حتما در همه یا حداقل در یکی از ویژگی های شناختی، ذهنی و رفتار ما تغییر رخ داده است.

    دومین ویژگی تجربه است.

  • یادگیری بر اثر تجربه رخ می دهد. یعنی زمانی که ما تعاملی با محیط بیرون از خود داشته باشیم. برای مثال ما آداب معاشرت را از طرق مختلفی چون تعامل و ارتباط با والدین و افراد جامعه و یا حتی از مطالعه و اطلاعاتی که کسب می کنیم، یاد می گیریم. بنابراین اگر هیچ گونه تجربه ای که از تعامل و ارتباط ذهنی و جسمی بیشتر از خود را نداشته باشیم یاد نخواهیم گرفت.

    سومین ویژگی، نسبتا پایدار بودن یادگیری است.

    تغییری که دربارۀ آن صحبت کردیم، لحظه ای نباشد. یعنی چیزهایی که بطور لحظه ای به خاطر می سپاریم را نمی توان یادگیری قلمداد کرد. رفتار یادگرفته شده و تغییر انجام شده باید برای مدتی دوام داشته باشد.
    هدف اصلی ما در این مقاله، نه تنها کمک به یادگیری است بلکه قصد داریم یک مهارت جدید به نام " انتخاب یادگیری " را نیز مطرح کنیم. این موضوع بر اساس مدلی مطرح می شود که نتیجه آن، موفقیت فرد خواهد بود. بر اساس این مدل، افراد نه‌تنها اجباری در یادگیری نخواهد داشت، بلکه ضرورت انتخاب یادگیری را نیز متوجه خواهد شد.

تئوری انتخاب یادگیری ، با تکیه‌بر ویژگی های هر فرد شکل می گیرد، به‌عبارت‌دیگر هر شخص قادر است با شناخت ویژگی های درونی خود و به‌کارگیری قدرت عاملیت های شخصی، به مرتبه ای از یادگیری برسد که نه‌تنها یاد بگیرد، بلکه یادگرفتن را انتخاب نماید.

یادگیری و انتخاب یادگیری و همچنین انتخاب موفقیت جدایی‌ناپذیرند. یادگیری نوعی دعوت است. دعوت به موفقیت‌های بعدی. دعوت به گام های روبه‌جلو. دعوت به انتخاب و دعوت به تعامل.
همان‌طور که گفتیم یادگیری با شناخت از عاملیت های فردی و به‌کارگیری آن‌ها در یادگیری انجام خواهد شد. این عاملیت های فردی که درواقع عوامل اصلی در به وجود آمدن انتخاب یادگیری و تئوری مربوط به آن است عبارت‌اند از:


  • 1- احساس ضرورت در یادگیری
  • 2- توانایی تشخیص و انجام ریسک در یادگیری
  • 3- شوق و اشتیاق در یادگیری
  • 4- کمک خواستن و کمک کردن برای یادگیری
  • 5- داشتن انگیزه خالص در یادگیری
  • 6- ایمان به موفقیت و تصوّر مسیر یادگیری
  • 7- مدیریت و هدایت درست در یادگیری

آیا والدین در انتخاب یادگیری فرزندان نقشی دارند؟

آیا والدین در یادگیری فرزندان نقش دارند ؟


همان‌طور که در قسمت های قبل بیان شد، کسب مهارت انتخاب یادگیری، در گرو شناخت و تقویت عاملیت های درونی افراد است. بخشی از این عاملیت ها در محیط های آموزشی مانند مدرسه کشف و تقویت می شوند. اما بخش دیگری از آن در محیط منزل و به کمک پدر و مادر انجام می شود. اینجا شروع بحث ما درباره نقش والدین در یادگیری فرزندان است. ازآنجاکه فرزندان، بخش زیادی از زمان خود را در منزل سپری می کنند، والدین زمان کافی برای شناخت عاملیت های درونی آن‌ها را پیدا می کنند. با شناخت این عاملیت ها و تقویت آن‌ها، فرزندانشان را در کسب مهارت انتخاب یادگیری کمک خواهند کرد.
والدین باید بدانند، فرزندانشان چگونه یاد می گیرند و چگونه می توانند در عمل، یادگیری آنان را رهبری کنند. همچنین باید، در ایجاد انگیزه و علاقه به یادگیری در آنان، اطلاعات کافی داشته باشند. والدین باید بدانند که بچه هایشان چه تفاوت هایی با هم دارند (دختر، پسر، سن و ...) و سطح و وضع رشد و تکامل هر کدام از آنان چگونه است؟ میزان آمادگی های آنان برای یادگیری به چه میزان می باشد و چگونه می توان این آمادگی را افزود؟ چرا که تا بچه آمادگی لازم را به لحاظ بدنی، ذهنی، عاطفی برای یادگیری نداشته باشد، یادگیری صحیحی رخ نخواهد داد. بنابراین می توانیم بپذیریم که والدین نقشی مهم و پُررنگی در میزان یادگیری و انتخاب یادگیری فرزندانشان ایفا می کنند.
ممکن است این سؤال مطرح شود که چگونه می توان پدر و مادر شایسته ای برای فرزندانمان باشیم و همزمان با رعایت اصول صحیح فرزند پروری، در کسب مهارت انتخاب یادگیری نیز به آن‌ها کمک کنیم تا به‌درستی در مسیر موفقیت قدم بگذارند؟ پاسخ این سؤال را در فصل سوّم به تشریح خواهیم آورد. در فصل سوّم راهکارهایی را مطرح خواهیم کرد که با رعایت و اجرای آن‌ها توسط والدین، قدم‌به‌قدم فرزندان به مسیر تکامل و موفقیت نزدیک و نزدیک‌تر می شوند.
لازم است بدانیم یکی از مهم‌ترین و نویدبخش‌ترین یافته ها در مورد رشد و تکامل کودکان این است که اصول فرزند پروری صحیح و نیز اصول انتخاب یادگیری، صرفه نظر از اینکه کودک پسر باشد یا دختر، شش‌ساله باشد یا شانزده‌ساله، تک‌فرزند باشد با صاحب چندین برادر و خواهر، یکسان است. این اصول در همه حال یکسان و ثابت است. در اقلیت های مختلف، خانوادۀ فقیر و ثروتمند و حتی برای کسانی که با کودکان کار می کنند (مانند معلمان و مربیان) نیز ثابت هستند. والدین از هر سطح و طبقه ای باشند می خواهند فرزندشان خوشبخت و موفق در تحصیلات و موردقبول و احترام جامعه باشند. ولی همۀ آن‌ها لزوماً نمی دانند چگونه به این اهداف دست یابند.
تجربه به ما نشان می دهد که زندگی مجموعه ای از تجربیات یادگیری است. یعنی: هرچه بیشتر در مورد دنیای اطرافمان بدانیم و بتوانیم در تجربیات یادگیری خود موفق باشیم، زندگی بهتری خواهیم داشت.
برخی از افراد گمان می کنند بهرۀ هوشی آن‌ها، همان است که با آن به دنیا آمده اند و به همان میزان در یادگیری سهیم است. هرچند که داشتن ژن مناسب و بهرۀ هوشی بالا، یک نعمت بزرگ از طرف خداوند است امّا باید بدانیم که:
نقش و تأثیر ژن ها، از والدین سلب مسئولیت نمی کند.یعنی داشتن یک ژن خوب یا بد نمی تواند از میزان مسئولیت والدین نسبت به فرزندانشان کم کند.

درست است که کودکان گرایش به رشد را به ارث می برند و در بعضی از آن‌ها، آمادگی و گرایش به خواص ژن ها بیشتر است و به‌طور ژنتیکی و ذاتی می توانند درونگرا و یا برونگرا باشند، اما اینکه بگوییم شخصیت و یادگیری افراد از ژن ها تأثیر می گیرند تا اینکه بگوییم شخصیت و یادگیری افراد توسط ژن ها تعیین می شود، تفاوت بسیار زیادی دارند. به یاد داشته باشیم که نتیجه نهایی در بروز شخصیت هر فرد به نحوۀ پرورش و آموزش و توانمندی در شناخت عاملیت های فردی او وابسته است و نباید تأثیر ژن ها و بهرۀ هوشی را صد درصد دانست. لذا صرفه نظر از ساختار ژنتیکی کودکان، رفتار پدر و مادر و نحوۀ تربیتشان بر چگونگی بروز ویژگی های آن‌ها تأثیر مستقیم می-گذارد.
شاید توضیح این نکته خالی لازم باشد که هرچند گفته شد اصول انتخاب یادگیری ثابت است ولی این به این معنای عدم رتبه‌بندی و عدم مراحل مختلف اجرای آن نیست. طبیعتاً برخی از این اصول در برهه های زمانی خاصی، اهمیت بیشتری پیدا می کنند و همچنین روش کاربردی و اجرای این اصول، بسته به سن فرزندمان نیز متفاوت است. به‌عنوان‌مثال، اینکه بخواهیم به کودکانمان ضرورت یادگیری یک موضوع را انتقال دهیم و برای این کار، از شیوه های مختلفی استفاده کنیم، بسته به شرایط سنی او دارد.


سایر مطالب و فصل های این کتاب به صورت زیر معرفی می شود:

 

فهرست کتاب نقش والدین در یادگیری فرزندان

صفحه دوم کتاب نقش والدین در یادگیری فرزندان

دیدگاه شما چیست؟