چند سالی پس از کشف الکتریسیته، این آگاهی حاصل شد که همهی بافتهای زنده به جریانهای الکتریکی حساس هستند. در سال ۱۸۷۵ میلادی، طبیبی انگلیسی کشف کرد که مغز نیز جریانهایی را تولید میکند. در سال 1924 هانس برگر کشف کرد که جریان اكتريكي تولید شده توسط مغز، جریان مستقیم نبوده بلکه به صورت موج متناوب است. وی مخترع نوار مغزی یا «ضبط امواج مغز» در سال 1928 میلادی و کاشف امواج آلفا بود که به «امواج برگر» شهرت دارند. هانس برگر بهدنبال یک دوره افسردگی مزمن و ابتلا به عفونت پوستی شدید، خود را در کلینیکِ محل کارش دار زد و خودکشی کرد.
یکی از راه های بررسی عملکرد مغز انسان و فعالیت های آن اندازه گیری و ثبت فعالیت های الکتریکی مغز می باشد که آن را الکترو آنسفالوگرافی می نامند که تکنیک ثبت فعالیت الکتریکی کورتکس مغز از روی جمجمه است. فعالیت های الکتریکی خفیف مغز ایجاد الگوهایی می کنند که به آن ها امواج مغزی گفته شده و مجموعه ثبت شده آن ها بر روی نوار را الکتروآنسفالوگرام می نامند.
امواج مغزی گروهی از کدهای طبیعت هستند که در صورت فهمیدن زبان و پیغام آن ها ؛ اسرار گران بهایی در دسترس ما قرار می دهند. فرکانس امواج مغزی از یک سیکل در هر چند ثانیه تا ۵۰ سیکل در ثانیه یا بیشتر تغییر می کنند. هرچه فعالیت قشر مغز بیشتر باشد؛ فرکانس امواج مغزی نیز بیشتر است. بیشترین فرکانس مغزی را در هنگام بیداری و اشتغال مغز به انجام کارهای مختلف داریم و کمترین فرکانس امواج مغز را در حالت کما و بیهوشی شاهد هستیم.
تقسیم بندی امواج مغزی
امواج مغزی را می توانیم به 5 موج اصلی تقسیم بندی کنیم.
- دلتا
- تتا
- آلفا
- بتا
- گاما
در ادامه هر کدام از 5 موج اصلی مغزی را معرفی می کنیم و در هر مورد میزان تاثیر هر موج بر خواب، تصمیم گیری، فعالیت های روزانه و یادگیری انسان ها را بیان می کنیم.
موج دلتا
با تناوب ۱ الی ۳ دور در ثانیه، کندترین امواج مغزی بوده و غالب اوقات در عمیقترین و سنگینترین خوابها ظاهر میشود.
دقت کنید که اگر امواج مغزی به صفر برسند، ما میمیریم! بنابراین امواج دلتا با این فرکانس پایینترین سطح هوشیاری هستند. افرادی که به کما میروند یا تجارب نزدیک به مرگ دارند نیز این فرکانس را ساطع میکنند. آگاهی ما نسبت به زمان، مکان، جسم و فکرمان، در حالت دلتا کاملاً بریده میشود.
این امواج در هنگام خواب عمیق؛ در زمان نوزادی و در بیمارهای شدید مغزی دیده می شود. به عبارتی موج دلتا کند ترین فرکانس مغزی انسان است. در این حالت فعالیت ذهن خودآگاه ما به صفر می رسد و فرماندهی بدن مان در دست ذهن ناخودآگاه مان خواهد بود. تولید میزان مناسبی از این موج به داشتن یک احساس خوب می انجامد و باعث سرحالی ما می شود. این امواج با بهبود بخشیدن به وضعیت استراحت و خواب شبانه ما ؛ کمک به ترشح هورون رشد نموده و در نتیجه باعث ریکاوری بدن مان می شود.
موج تتا
دارای تناوب ۴ تا ۷ سیکل بر ثانیه میباشد و در کودکان تا 13 سال و همچنین در تفکرات خیلی عمیق ایجاد می شود. به نظر میرسد این امواج و زمان و نحوه بروزشان بیشتر به خلقوخوی افراد بستگی داشته باشند. پس از آنکه مغز به محدوده تتا وارد شود، ماهیتهای زمان و مکان از خاطر انسان پاک میشوند و ارتباط با عالم مادی قطع خواهد شد. در واقع این امواج اصلا برای ارتباط با دنیای مادی و فیزیکی نیستند و در خیال بافی و خواب به وجود می آید. یعنی احساسات ما از دنیای بیرون پس گرفته می شود و عملکرد ذهن روی سیگنالهای درونی بدن معطوف می شود. این امواج باعث تجربه حالات احساسی عمیق و اولیه در ارتباط فرد می باشد. که باعث احساس ناب آرامش می شود. امواج تتا در زمینه های بهبود بینش و خلاقیت کاربرد دارد.
یکی از راه های تقویت امواج بتا؛ تحریک حس ششم است.حس ششم در واقع یک نقطه ی تجمع انرژی می باشد که دقیقا در بخش فرونتال مغز در فاصله ی بین دو ابرو واقع شده است. سریع ترین راه تقویت این نقطه سجده می باشد.
موج آلفا
از ۷ تا ۱۳ دور در ثانیه، معروفترین و از لذتبخشترین امواج مغزی بوده و غالب اوقات در حالت استراحت، ریلکسیشن و مراقبه رخداده و در اثر تمرکز حواس و توجه قطعشده به بتا تبدیل خواهد شد. یعنی عضلات شل و چشم ها بسته اند ولی شخص نخوابیده باشد.
بایستی گفت امواج آلفا پیوندی هستند که خودآگاه را بهتدریج به ناخودآگاه وصل میکنند. این امواج سبب دستیابی انسان به عملکرد بهینه، کاهش اضطراب، تقویت سیستم ایمنی،تفکر مثبت، یکپارچگی بدن و ذهن و ایجاد سرخوشی و آگاهی درونی می شود. عمدتاً یک ورزشکار، هنرمند، دانشمند و… بهطور آگاهانه یا ناخودآگاه، ذهن خود را به حالت آلفا میبرد. این کار به کاهش استرس، افزایش سرعت یادگیری و بروز بهترین سطح از تواناییهای فردی کمک میکند و اینگونه است که یک شاهکار هنری خلق میشود یا یک رکورد خارقالعاده ثبت میشود.
موج بتا
با تناوب حدودی ۱۳ تا ۳۰ دور در ثانیه هستند. بنا بر ترتیب این مقاله، هر چه پایینتر میرویم امواج آرامتر و با فرکانس کمتر و دامنه بزرگتری بررسی میشوند. بیشتر اوقاتی که بیدار و در هوشیاری معمولی هستیم مغز در حالت بتا به سر میبرد. در این زمان توجه توأم با تمرکز بر دنیای بیرون، افکار مختلف روزمره و مسائل عمومی است. این امواج تفکر منطقی ما را افزایش می دهد و توانایی مکالمه ما را توسعه می دهد و باعث ایجاد عزت نفس و در نتیجه آرامش درونی و غلبه بر استرس و اضطراب و کم رویی می گردد.اگر دامنهی امواج بتا در مغز بیشازحد افزایش یابد، دچار مشکلات متعددی ازجمله زودرنجی، استرس و وسواس میشویم.
تعداد زیادی از داروهای آرام بخش و خواب آور امواج بتای مغزی را زیاد می کنند ؛ لذا بر عکس آرامش ظاهری و فعالیت قشر مغز این افراد بیشتر خواهد شد. همچنین گاهی که فرد تحت تاثیر این داروها به خواب می رود به علت تغییر در الگوی امواج مغزی خواب طبیعی نخواهد داشت. علت احساس خستگی و کوفتگی و فقدان انرژی این افراد پس از خواب ؛ داروهای خواب آور است.
موج گاما
با فرکانس حدود ۳۰ تا ۴۵ (و بیشتر تا ۱۰۰) دور در ثانیه (هرتز)، بیشترین فرکانس را در مقایسه با سایر امواج مغزی دارد. هر چند این امواج مربوط به بالاترین سطح هوشیاری و تمرکز هستند، اما امروزه برای عمده افراد در حالات نسبتاً نادری به ارتعاش درمیآیند. کاربرد آنها بهکاراندازی بسیار قوی حافظه و تمرکز است. این امواج در زمانی است که درک ما افزایش یافته است و همزمان مشغول چند فعالیت ذهنی هستیم. محققان دریافتند که عشق باعث افزایش این امواج می شود. هرچقدر این امواج بالاتر باشد هوشیاری ما هم بالاتر خواهد بود.
معادلات و مسائل پیچیده ذهنی در این حالت حل خواهند شد. کار با ابزار و وسایل پیچیده نیز نیازمند فعالسازی این امواج در مغز است. افرادی که عمیقاً مشغول به کار و غرق در فعالیتهای ذهنی هستند، در حالت گامای مغز به سر میبرند. افزایش دامنهی امواج گاما، جهت انجام فرایند یادگیری در رابطه با مسائل پیچیده و چندبعدی ضروری ست چراکه در غیر این صورت فرد قادر به حل چنین مسائلی نخواهد بود.