مربی گری در آموزش و پرورش (کریستیان فان نئوربورگ - ترجمه: دکتر سیامک رضا مهجور)
پیشگفتار کتاب:
مربیگری تاریخچهای دراز در آموزش و پرورش دارد، ولی گستره آن در سالهای جدید بهشکل شگرفی افزایش یافته است. پایگاه پژوهشی آن و بههمین شکل زیر بنای نظری آنکه چگونگی اجرای آنرا روشن میسازد، در حال رشد است. این کتاب بههر دو وجه این مساله توجه دارد، ولی بیشتر بر کاربردهای عملی آن در مکانهای متفاوتی از آموزش و پرورش یعنی از ابتدایی تا آموزش عالی و بر فراگیرها، والدین و کارکنان تمرکز یافته است.
این کتاب معرفی مشروحی است از این گستره. خوشحالیم که بهآخرین افراد وارد شده به مجموعه مربیگری حرفهای خود خوشآمد بهگوئیم. ویراستار و همکارهای او از راه مدارک و شواهد این گستره را کشف کردهاند، ولی همیشه آنرا در زمینه و بافتی از نمونههای موردی و داستانها قرار دادهاند. اینامر سبب میشود تا خواننده حسی واقعی از مشارکتکننده بودن را در آنگونه از مواردی بهدستآورد که در آموزش و پرورش با آنها رو بهرو شده و مربیگری برای مواجه شدن با آنها راهحلهای ممکنهای را پیشنهاد داده است.
همچنانکه ویراستار روشن ساخته، دهه گذشته شاهد افزایش شگفتی در کوششهای مربیگری و در تمامی قسمتهای آموزش و پرورش بوده است. او میگوید مربیگری نقشی برجسته و سودمند در بهچالش کشیدن فراگیرها و کارمندهای آموزش و پرورش در رسیدن هر چه بیشتر بهتوان بالقوه آنها دارد. مربیگری بهمانند رویکردی فرد ـ محور از این ایده حمایت میکند که یادگیری امری فردی و چالشانگیز است. مربیگری این چشمانداز را که یادگیری یک سرگرمی فردی است و با دگرگونی همراه است، را ارائه میدهد.
اهمیت مربیگری در آموزش و پرورش بریتانیا با تائید اداره آموزش و پرورش و مهارتها در سال ۲۰۰۳ و بهمانند یکی از فرایندهای موجود برای رهبرهایی پیشنهاد شده استکه پیوسته سرگرم پیشبرد راهبردها هستند. این امر با افزایش پذیرش نقش مربیگری در آمریکا همزمان بود. بنابراین، اگر چه این رشته از دید مقایسهای جوان است، ولی رشد مبتنی بر مدرک آن مورد پذیرش رسمی قرار گرفته است، ولی مهمتر اینکه، عملگرها این رویکرد را روشی کارآ برای خود یافتهاند. قسمتی از اینامر شاید بهاین سبب باشد که این روشی برای پدیدآوردن رهبری هوشمند ولی هیجانی است. با توجه بهکمبود رهبرهای مشتاق در آموزش و پرورش، مربیگری فضای امنی را فراهم میآورد که در آن فضا چنین افراد بالقوه توانایی کشف شده و رشد یابند.
از آنروکه بسیاری از کارهای این رشته بر آموزش و پرورش دبیرستانی و بالاتر از آن متمرکز شده است، ویراستار این کتاب نیز بهکمک و همکاری افرادی خبره در این گستره چشم داشته است. آموزش وپرورش بهشکلهای گوناگونی ارائه شده است. این امر همتایی مهمی را برای بسیاری از ادبیات موجود فراهم میسازد. چگونه ما از کودکان و والدین آنها که مهم هستند و بههمین شکل از این شناخت که کارمندها و مدیرها نیز نیاز بهتوجه دارند، حمایت میکنیم. بههرحال، زمینهها و بافتهای متفاوت ارائه شده هر یک نشاندهنده خطرات خود و کمککنندههایی است که از دادن آدرس بهآنها شرمسار نیستند.
در رابطه با آموزش و پرورش ایتدایی، کمک کنندههای فصل سوم مواردی را مانند اینکه برای پوشش گستره گستردهای از کارکردها بهکارمندهای کمتری نیاز است و اثر موافقنبودن در گروه کوچک را بهگفتگو میگذارند. موقعیت کودکان و گستره محدودی که برای انتخاب دارند، از جمله در تنظیم دستور کار مربیگری نیز مورد توجه قرار میگیرند. همانگونه که کمککنندهها بیان میدارند، مورد کلیدی در این شکل آن است که چه کسی دستورجلسه را بهپیش میبرد. هر گاه مربیگری در باره خود تعیین ـ کنندگی است، کارآموزها باید خودشان هدفها را انتخاب کرده و احساسی از خود- نمایندگی داشته باشند.
با توجه بهمربیگری در دبیرستان، فصل چهار هدفهای گوناگونی را گرد آورده که امکان دسترسی بهآنها موجود است. برنامههای مربیگری فرصتی را برای حمایت از فراگیران و افزایش دست آوردهای آموزشی ارائه میکند. بهمساله تاب آوری نیز اشاره شده است. بهاستفاده از مربیگری بهمانند راههایی برای اشاره بهقلدری کردن و تنش نیز اشاره شده است. اینامر در زمینهای از اینکه چگونه دبیرستانها مینوانند بههمراه کارمندهای خود از مربیگری استفاده کننند تا فرهنگ یادگیری را در مدرسه خودشان جاری سازند، قرار داده شده است. روشن است، اگر مربیگری میتواند بهدامنهای از نکات مورد توجه اشاره کند، بنابراین توان بالقوه پدید آوردن تفاوتهای مثبت را نیز دارد. چگونه مربیگری این تفاوت را پدید میآورد و اثرهای آن در این فصل بهآزمایش گذشته میشود.
مورد تابآوری یا قدرت ذهنی در فصل پنجم در نظر گرفته شده است. این مفهوم خود کشفشده بوده و چهار گستره مشروح را در بر میگیرد: مهار ، چالش، تعهد و اعتماد. از راه آزمایش پژوهشها و مطالعههای موردی، این گفتار مطرح میشود که قدرت ذهنی بهقدرت با عملکرد، شادی و تندرستی ، آرزوها ، رفتارهای مثبت، تکمیل کردن/ نرخ ترک تحصیل و قابلیت استخدام شدن همبستگی نیرومندی دارد. نقش مربیگری در ساخت قدرت ذهنی بهشکلی کامل گسترشیافته است.
با در نظر گرفتن موقعیت مدرسهها در بریتانیا، به آمریکا بر میگردیم. روشن است اشتیاق بهمربیگری، بهمانند کمککنندهها در آمریکا منفجر شده است. مربیها در بسیاری از ایالتها، ناحیهها و مدرسهها استخدام شدهاند. با این وجود اینامر اغلب وقتها بدون توجه به اصول، کارها و عاملهای زمینهایکه سبب ساز افزایش موفقیتهای مربیگری است، اتفاق افتاده است. این موردها بهشکل کامل در فصل ششم کاوش میشوند.
در فصل هفتم نقش روانشناسیمثبت درمربیگری در مدرسهها کاوش میشود. روانشناسی مثبت بهمقدار زیادی بهمانند نقشی اصلی در مربیگری مشاهده شده است ( در حقیقت، اولین کتاب در مجموعه مربیگری حرفهای کارناک براساس چنین اصلی بود ). بههر حال، برای اینکه اثرهای آن پایدار ماند، باید بهتواند بهمانند راهبردی از روانشناسی مثبت در نظر گرفته شود تا بهمانند یکی از ابتکارهای بیشمار ترکیب نشده. دستیابی بهاین امر نیز کاوش میشود.
والدین افراد کلیدی جامعه آموزش و پرورش هستند و بنابراین دورههای مربیگری برای والدین بهمقدار زیادی در مدرسه و برای والدین تدارک دیده شده است. یکی از موارد کلیدی این آمادهسازی آن است که مربیها افرادی خبره در فرزندپروری نیستند، بلکه آنها بر استفاده از پرسشهای نیرومندی تکیه میکنند که والدین را قادر میسازد نقش خود را فهمیده و از این باور حمایت میکنند که فرزندان آنها میتوانند موفق شوند. با کمک بهوالدین در بهبود بخشیدن بهبرقراری ارتباط با فرزندانشان، تجربه منزل و مدرسه بهبود خواهد یافت. کمککنندههای فصل هشتم بر این پندار هستند که نتیجههای مربیگری والدین بهگونهای سرراست به دست آورهای پنجگانه که برای هر کودکی مهم است، ارتباط دارند. آنها ابزار مفیدی برای صاحبقدرتهای محلی، مدرسهها و سازمانهای آموزش و پرورش در مورد پذیرش کار با والدین در تمامی جنبههای زندگی هستند. مربیگری والدین همچنین راهخود را در مشارکت ابتکاری و در حمایت از والدینی پیدا کرده که بهمانند نماینده مسئول یک جامعه چندگانه یا مشارکتی بهکار سرگرم هستند. گفتگو بر سر این است که دستآوردها سببساز افزایش سرگرمی و درگیری کارمندها و رضایت آنها میشود.
فصلها تاکنون نشاندهنده ارزش مربیگری در بخشهای گوناگونی از آموزش و پرورش بودهاند. بنابراین، چگونه میتوانید فرهنگی از مربیگری را برای افزایش یادگیری فراهم آورید؟ این مورد در فصل نهم بهگفتگو گذاشته شده است و اینامر از راه سفری کاوشگرانه برای پدیدآوردن سازمانی از یادگیری انجام میگیرد که در آن مربیگری بخشی سودمند است. اینامر چهارچوبه ارزشمندی را در محدوده خود فراهم میسازد، ولی معرفی مطالعات عالی موردی نیز هست که قسمت دوم کتاب را شکل میدهد.
مدرسه ابتدایی هایس پارک جایی است که بهشکل گستردهای بهنام مدرسه مربیگری شناخته شده است. مربیگری بهمانند بخشی بنیادی از اداره آن مدرسه قلمداد میشود. مطالعه موردی در فصل دهم بیان میدارد که چگونه مربیگری هر روزه در آنجا بهکار گرفته میشود. نکته کلیدی آن است که مربیگری بخشی از فلسفه آنها را بهمانند مسئولیت مشارکتی آنها شکل میدهد.
مورد پسین مطالعه موردی ( فصل یازدهم ) بهمربیگری فراگیرها در دبیرستان نگاهی میاندازد. این مطالعه مبتنی بر طرح پژوهشی همیارانه بین کالج عمومی سیتینگبورنه ( با بیش از هزار دانشجو )، روانشناسهای آموزشی در کنت و دانشگاه لندن شرقی است. این طرح برای افزایش نیل بهاستفاده از مربیگری آغاز شده است. در این طرح مربی گری با اخلاق همگانی مدرسهای پیوند خورده بود و در آن بهدیدگاه فراگیرها ارزش داده و بهرهبری و مسئولیتپذیری بهمانند جنبههایی بنیادی از آموزش و پرورش فراگیرها مینگریست. مربیگری دوش بهدوش راهبرد یادگیری از جنبههای اجتماعی و هیجانی ( SEAL ) رخ میداد. این امر هوش هیجانی در برنامهدرسی را تحت پوشش قرار میداد. به دانشجوهای کالج سهروز آموزش داده شده و سپس از آنها درخواست شد که مربی فراگیرهای جوانتر ( کلاس یازده ) باشند. نتیجهها نشان از اثرهای مثبت هم بر روی کسانی داشت که هدایت شده بودند و هم بر روی کسانی داشت که مربیگری کرده بودند.
طرح انجام شدهای در یکی از دبیرستانهای لندن در فصل دوازدهم مورد بررسی قرار گرفته است تا دریابیم چگونه فنهای مربیگری میتوانند بهرشد کارمندها کمک کنند. دستآوردهای طرح نشان داد مربیگری میتواند هم مهارتی سودمند برای حمایت از همکاران باشد و هم میتواند سببساز گستردهتر شدن رشد فرهنگی مدرسهای شود. مربیگری سببساز ارتقاء فرهنگ یادگیری و شادی شده و بهوسیله کارمندها مورد استقبال قرار میگیرد.
در فصل سیزدهم مطالعه موردی پایانی در آموزش عالی و استفاده از مربیگری در دانشگاه ورویک مورد توجه قرارگرفته است. هدف این طرحواره ( که در سال ۲۰۰۶ انجام شد ) پدیدآوردن مشارکت ، خط رابطه مدیریتی بیرون از رابطهای رسمی بود تا فرد را قادر سازد بهافراد دیگری کمک کند تا آنها نیز بهتوانند بر عملکرد و یادگیری خود افزوده و یا آنرا بهبود بخشند. موارد مریوط بهراهنماییکنندها و حرفهآموزی و مشکلات مربوط بهآن در این فصل آورده شده است. دیدگاه نویسنده آناست که بخشهای آموزش عالی و فراتر از آن در همه جاها مواردی یکسان هستند. بهمراجعها کمک میشود دریابند چگونه خود را مدیریت کنند، با همکاران خود چگونه رابطه برقرارسازند و بهعملکرد خود نیز نگاهی بیاندازند.
مربیگری در آموزش و پرورش در بریتانیا، آمریکا، استرالیا و سایر جاها و در تمامی سطحها بهکار گرفته شده است. مربیگری نشان داده ابزاری ارزشمند برای افزایش یادگیری است. این کتاب بهمواردیکه در هنگام معرفی مربیگری پیشآمده و مشخصه روشنی از اینکه چگونه بهآنها توجه شده و چهارچوبه مثبتی برای آن ساخته شده تا ارزش آنرا در جامعه آموزش و پرورش به سرمایهگذارها نشان دهد، توجه میکند.
معرفی آخرین چاپ این کتاب در مجموعههای مربیگری حرفهای بهمانند عاملی برای حمایت از شما و سازمان شما برای افزایش تجربهیادگیری همه افراد، کارمندهای، فراگیرها و بههمینشکل والدین مایه مباهات من است. مربیگری راهی است برای مهار نیرو و تفکری مثبت در درون سازمان شما. این کتاب بهشما نشان خواهد داد که چگونه اینکار را انجام دهید.
اطمینان دارم که شما از این کتاب هم لذت خواهید برد و هم بینشهایی عملی در پدیدآوری هیجانی خواهید داشت که در مربیگری در آموزش و پرورش نهفته است.